از تپه های اطراف
سیاهانی با دندان هایی سپید
به خانه برمیگردند
اینان از افریقای کشورم
معدن زغال سنگ می آیند
اینان
صبح ها به قاره ای سیاه فرو می روند
تا واگن واگن ذغال را
از دل سنگ کوه
به آتش کوره ها بریزند
تا هیچ ذغالی رو سیاه نماند
و ظهر مثل ماندلا
رو سفیدتر از همیشه به خانه برمیگردند
می بخشند
گرچه فراموش نمیکنند
وقتی آقای مهندس
اضافه کاری هاشان را
به نفع مدیر عامل شرکت خط میزنند
وقتی
با شش ماه حقوق عقب افتاده
هزینه ی عروسی دختر مدیرعامل را
در استرالیا حساب میکنند
موسی عصمتی