آمدی چشمه و باران در دست
یک بغل آینه، قرآن در دست
آمدی زنده به گوران گفتند:
آی ای مشعل ایمان در دست!
بعد از این تاک نخواهد پوسید
با همان خوشه تابان در دست
بعد از این کوچه نفس می گیرد
مادران لاله و ریحان در دست
پدران چای و غزل می نوشند
دختران سینی و فنجان در دست
پدران رو به خدا می خندند
مادران غنچه خندان در دست.
*************
موسی عصمتی
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط هر روز آخرین خبر استخدامی را برات اس ام اس میفرستیم در تاریخ 1393/10/09 و 4:10 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام وقت بخیر اگه تمایل داری هر روز آخرین اخبار استخدامی شرکت ، سازمان های دولتی را دریافت کنی می تونی به لینک زیر جهت فعال سازی بری http://sms.mida-co.ir/newsletter/6/estekhtam |
درباره ما
سلام. به وبلاگ من خوش آمدید موسی عصمتی
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
پیوندهای روزانه
چند خط زندگي نامه موسي عصمتي
اهل سرخسم شهري مرزي در خراسان,
مدرسه روستايم(معدن آق دربند)
آموزشگاه نابينايان شهيد محبي در تهران و آموزشگاه نابينايان اميد مشهد جاهاي بودند كه در آن تحصيل كردم,سال 76 در رشته زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه بيرجند پذيرفته و در همين رشته موفق به اخذ كارشناسي ارشد شدم,و اكنون معلم ادبيات دانش آموزان نابينا در مشهد هستم.
آمار سایت
عکس های عصمتی
حمایت
کد حمایت از من برای وبلاگ شما